.
مثه اون موج صبوری که وفا داره به دریا
تو خوبی مثل حقیقت ، مهربونی مثه رویا
چه قدر تازه و پاکی مثه یاسای تو باغچه
مثه اون دیوان حافظ که نشسته لب طاقچه
تو مثه اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر
مثه اون حرفی که ناگفته میمونه دم آخر
تو مثه بارون عشقی روی تنهایی شاعر
تو همون آبی که رسمه بریزن پشت مسافر
مثه برق دوتا چشمی توی یک قاب شکسته
مثه پرواز واسه قلبی که یکی بالاشو بسته
مثه اون مهمون خوبی که میاد آخر هفته
چشمه ی چشمای نازت مثه اشک من زلاله
مثه زندگی رو ابرا بودنت با من محاله
مثه یه رویای پاکی دیدنت تو خواب محاله
|